شرح غزل : واعظان کاین جلوه درمحراب ومنبرمی کنند

ساخت وبلاگ

مرغ زیرک به درِخانقه اکنون نپرد

که نهادست به هرمجلس وعظی دامی

پند واندرزِ یک سویه، بدین شکل که یک نفر بربالای میز ومنبر قرارگیرد وساعتها وعظ وسخرانی کند هرگز مفید واقع نشده وجزاتلاف وقت سودی نخواهد داشت.اندرزونصیحت فقط وفقط با عمل کردنست که بهترین نتیجه رارقم می زند.چنانچه نصیحتگو خودش دارای محاسن وفضایل اخلاقی باشد مردم نیز اورا بعنوان الگو قرارداده وسعی خواهند نمود که آنها نیز مثل اوباشند. 

 مشكلی دارم ز دانشمند مجلس باز پـرس

تـوبه فرمايـان چرا خود تـوبه كمتر میكنـنـد

مشكلی دارم ،سئوالی دارم  ، ازدانشمندو فقيه مجلس بپرسيد كه به چه دلیل آنهایی که (واعظان) ديگران را به توبه واستغفاراز گناه تشویق می کنند خودشان توبه نمی کنند؟ آيا مردم را به نيكوكاری دعوت می کنيد و خودتان را فراموش می كنيد ؟یکی دیگر از دههاراز ماندگاری وجاودانگی حافظ،پرداختنِ رندانه وهوشمندانه به مضمون هاومسایل ودغدغه های اجتماعیست که جهان شمول و فراگیربوده ودرتمام دورانها وتمام جوامع انسانی مشهود وملموس می باشد.چه بسیار آمران به معروف وناهیان ازمنکرات که خود فاسق وفاسد بوده وبا کمال وقاحت دیگران را دعوت به خوبی هامی کنند.

گـوئـيــا بــاور نــمــی دارنـــد روز داوری

كاين همه قلب و دغل در كار داور می كنـنـد

چنین به نظر می رسد که این واعظان بی عمل اصلن روزجزا وقیامت راباور ندارندکه اینگونه نیرنگ وتقلّب کرده و دستورات خداوند رادگرگون می نمایند.

يارب اين نو دولـتان را بر خر خودشان نشان
كاين همه نـاز از غلام ترك و اسـتـر میكنـنـد

خداوندا این تازه به دوران ودولت رسيده ها را  بر جایگاه قبلی واصلیشان برگردان .

اينان که تازه به جاه ومقام رسيده اند به داشتن نوكر و قاطر فخر  فروشی می كنند

وتکبّرمی ورزند.

ای گـدای خانـقـه بر جَـه كه در ديـر مـغـان

 میدهنـد آبی كه دل ها را معـطّـر میكنـنـد

منظورازگدایِ خانقه همان صوفیست که دربیشتر اشعارِحافظ، به سبب متظاهر بودن وریاکاری وداشتن عقاید سست وبی اساس، چهره ا ی منفی وفریب خورده دارد.دراین غزل نیز که سخن ازریاکاریِ  واعظان است، شاعرازرویِ رندی ، طعنه ای نیزبه صوفی زده وباقراردادن واعظ وصوفی دریک صف ،اورا هم تراز با واعظِ متظاهرمعرفی کرده تا بدین وسیله اونیزدرکنار واعظان ازشلّاق نکوهشِ طنز آلودبی نصیب نماند.ای صوفیِ گداصفت وتهیدست وفریب خورده برخیز وخانقاه راترک کن وبه دیرمغان بروکه دردیرمغان آبی: (شراب آگاهی بخش ومعرفت) می بخشند ودلهارا ازمعرفت وشناخت معطر وباصفا می سازند.دیرمغان دراشعارخواجه برخلاف خانقاه ،محل پاک وباصفایی هست که توسط مغبچه ها :(ساقیان جوان وخوشرو) به مریدان ومشتریان، شرابِ معرفت اعطامی شود.

 بنده ی پیر خراباتم که درویشان او

گنج را از بی نیازی خاک بر سر می کنند

حالا که پای سخن به دیرمغان کشیده شده، شاعر وظیفه ی خود می داندکه ازبزرگواریِ پیرخرابات نیز سخن گفته واورابه بزرگی ومناعتِ طبع یادکند. پیرخرابات درحقیقت تصویرِخیالی ِ شاعر ازمرشدوراهنمائیست که مریدانش ازروی بی نیازی ومناعت طبع خاک  بر روی گنجِ زر ومال ومنال دنیا می نهند واعتنایی به آن نمی کنند.

حسن بی پايان او چندان كه عاشق می كشد

زُمـره‌ی ديگر به عشق از غيب سر برمی كنـنـد

جلوه ی ِ زيبايی و تجلیِ حسن ِ بی حد و حصر معشوق،اگرچه بسياری از عاشقان راقرار ازکف گرفته وبه عبارتی آنهارا ازپای درآورده ومی كُشدلیکن همیشه چنین نبوده و گروه های ديگری از عاشقان این شانس واقبال راپیداکرده و به منزل وصال رسیده ودرکنار یارآرمیده اند.آنهااز نیستی وعدم به عالم ظهورواردشده وازجاودنگی سر در می آورند.

بر در ميخانه‌ی عشق ای مَلَك تسبیح گـوی

کاندرآنجا طینت آدم مخمر می کنند

خطاب به فرشتگان وملائک وبه عبارتی یادآوری سجده یِ فرشتگان هنگام آفرينش انسان  وبرجسته سازی اهمیت وگوشزدنمودن ارزش والای آدمیست: ای ملک بر درگاه میخانه ی عشق :(که ازالطافِ ویژه ی الهی به بنی آدم است)ذکربگووستایش خداوندرابجای آر که درمیکده ی عشق، خاك رابا باده ی معرفت سرشته و خمير كرده وجسم وتن آدمی راخلق می کنند، وبه همین دليل که محبت و معرفت را در وجود او قرار دادند به سجده درآ وبه حمدوثنای خداوندبپرداز.مقام آدمی ازاین حیث که روح خداوند برجسم اوجاری وروانست بسیارعزیز بوده واشرف مخلوقات می باشد.

 خانه خالی کن دلا تا منزل سلطان شود

کاین هوسنا کان دل و جان جای لشکر می کنند

این بیت خطاب به عموم است وشامل واعظ وصوفی وعاشق نیزمی باشد.خانه خالی کن یعنی:هرعلایقی که به امورات دنیا داری ازدل وجانت پاک کن تادلت منزلگه معشوق باشد.تازمانی دل وجان ازغیر پاکسازی نشود امکان حضور دوست میسر نخواهد شد.کسانی که هوسِ دیدار سلطان(معشوق) دارند لیکن از دل وجان،علاقمندی به لشکر(خواهشهای نفسانی وامورات دنیوی وآنچه که غیرازسلطان باشد ) رانزدوده وپالایش نکرده اند راه بجایی نخواهند برد.درجای دیگر می فرماید:

حافظا در دل تنگت چو فرود آید یار

خانه ازغیرنپرداخته ای یعنی چه؟

پس  چنانچه مایلی سلطان عشق درمنزل دلت فرود آید می باید خانه تکانی کنی،راه راجاروکنی وآب بزنی ،گردو غبار اززوایای دل وجان بزدایی ...،

صبحـدم از عرش می آمد خروشی ، عقل گفت؛
قدسیان گوئی كه شعر حافـظ از بر می كنـنـد

 هنگام صبح از آسمان نوای رسايی به گوش می آمد عقل وخردپس ازشنیدن این

همهمه چنین اظهارنمود: گویا فرشتگان آسمان شعر حافظ را حفظ وزمزمه می كنند.

وبه راستی که راست گفت حافظ شیرین سخن.

حافظانه...
ما را در سایت حافظانه دنبال می کنید

برچسب : واعظ "ساقی"حافظ, نویسنده : سیدعلی ساقی rezafery بازدید : 354 تاريخ : سه شنبه 25 فروردين 1394 ساعت: 17:02